Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری صدا و سیما»
2024-05-03@13:27:38 GMT

محبت افراطی به فرزندان آسیب می زند+ فایل صوتی

تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۶۶۲۶۳

به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، در سبک‌های تربیتی، دو مولفه بسیار مهم است و در شکل دهی انواع چهارگانه سبک‌های تربیتی نقش مهمی دارد. این دو مولفه عبارتند از: محبت و قاطعیت که چهار سبک تربیتی زیر را شکل می‌دهند. سبک تربیتی مقتدرانه: در این سبک تربیتی، محبت و قاطعیت در حد تعادل وجود دارد. سبک تربیتی مستبدانه: در این سبک تربیتی آنچه بیش از حد وجود دارد قاطعیت والدین است که این قاطعیت در نظارت شدید بر رفتار‌های فرزندان جلوه گری می‌نماید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سبک تربیتی سهل گیرانه: در این سبک تربیتی به خلاف مستنبدانه، قاطعیت و نظارتی وجود ندارد و در عوض محبت به شدت در این سبک تربیتی حضورداد. سبک تربیتی طرد کننده: در این نوع از سبک تربیتی، نه محبتی وجود دارد و نه قاطعیتی. از همین روی این افراد بسیار مستعد تبدیل شدن به افراد بزهکار را دارند. آسیب‌های محبت افراطی به فرزندان ۱. توقع آفرینی «نیکی چو از حد بگذرد، نادان خیال بد کند» این بند از شعر فارسی، کلامی است حکیمانه از شاعر شیرین سخن فارسی، سعدی شیرازی است. این کلام، بیان گر واقعیتی است که امروزه والدین، آسیب‌های آن را بهتر از گذشتگان درک می‌کنند. در زمان‌های گذشته فرزندان در بسیاری از سختی‌های تهیه معاش زندگی همراه خانواده بودند، ازهمین روی با سختی‌ها بزرگ می‌شدند و خواسته‌های آن‌ها بر اساس همان رنج‌ها و سختی‌ها شکل می‌گرفت. اما امروزه به خاطر سبک‌های تربیتی نادرست و سیستم‌های آموزشی و تربیتی غیرعادلانه و نیز پندار‌های نادرست والدین، فرزندان در هیچ کدام یک از سختی‌های زندگی همراه والدین نیستند و شریکی در تهیه معاش به شمار نمی‌آیند که حتی تا پایان دهه دوم و سوم زندگی خود، وبالی بر گردن والدین هستند. از همین روی این والدین به جای تعادل در محبت به فرزندان خود، جانب افراط را پیش می‌گیرند و آسیبی که برای آن‌ها به همراه دارد، توقعاتی بیش از اندازه ایست که این فرزندان دارند. ۲. زودرنج شدن آسیب دیگری که محبت افراطی به همراه دارد، زودرنجی فرزندان است. این افراد عادت ندارند که از سوی والدین خود جواب «نه» بشنوند. این افراد همیشه در ارتباطات خود با دیگران آن چیزی که برایشان دارای اهمیت بسیار است، همانا احساسات و خواسته‌های شخصی خود می‌باشد. به همین خاطر این دست از افراد نمی‌توانند در گروه‌های همسالان خود، نقش‌های خوبی را ایفا کنند، چرا که نیاموخته اند که در کنار خواسته‌ها و نیاز‌هایی که ایشان دارند، افراد دیگری نیز وجود دارند که آن‌ها هم خواسته‌ها و نیاز‌هایی دارند. همانطور که ایشان سلایق خاصی دارند، افراد دیگری نیز هستند که دارای سلایقی متفاوت با سلایق ایشان دارند. در صورت ورود به گروه‌ها برای اینکه بتوانند خواسته‌های خود را بر دیگران تحمیل کنند از ابزار قدرت و یا تحقیر و تحمیق دیگران بهره می‌گیرند و سعی می‌کنند در رابطه خود با افراد، یک رابطه برد-باخت را به نفع خود شکل بدهند. ۳. عدم جامعه پذیری افرادی که والدین ایشان، صرفاً آن‌ها را با محبت مانوس کرده اند، نمی‌توانند قوانین حاکم در جامعه را بپذیرند. خانواده از آن روی که خود یک نهاد اجتماعی است، دارای قوانین و مرز‌هایی است که هر کدام یک از اعضاء باید خود را پایبند و مقید به آن قوانین کند و ریشه‌های شکل گیری شخصیت جامعه پذیر در همین نهاد ابتدایی صورت می‌گیرد. اما خانواده‌ای که فرزندان در آن با هیچ قانون و قواعدی روبرو نشده اند و مقررات خانواده با خواسته‌های ایشان شکل گرفته است، هیچ گاه نمی‌توانند در جامعه‌ای وارد شوند که خواسته‌های ایشان مورد توجه نیست. خواسته‌های متعارض با خواسته‌های ایشان فراوان است. از همین روی یکی از آسیب‌های محبت افراطی پرورش فرزندانی نابهنجار و گاه پیدایی افرادی مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی است. ۴. غلبه احساسات بر عقلانیت برتری انسان بر دیگر مخلوقات، داشتن عقل و توان بهره گیری از آن است. انسان‌هایی که عقل خود را به درستی پرورش نداده باشند، نمی‌توانند از این موهبت الهی بهره گیرند. یکی از گونه‌های تربیتی که درسرنوشت انسان و سعادت او بسیار نقش دارد، تربیت فلسفی و عقلانی است. هر دو این گونه‌های تربیتی نقش بسیار مهمی دارند، ولی خانواده‌هایی که اقدام به محبت افراطی نسبت به فرزندان خود می‌کنند، عملاً آن‌ها را احساسی و زود رنج بار می‌آورند و در حقیقت به آن‌ها می‌آموزند بهترین ابزار در هنگام تعارضات با دیگران، احساسات است نه عقلانیت. از همین روی فرزندان تربیت شده این خانواده‌ها در هنگام تعارض در روابط با دیگران یا تسلیم را برمی گزیند و یا اجتناب را. ۵. عدم مطلوبیت‌های تربیتی همه همت والدین از سختی‌هایی که در فرزندآوری و فرزندپروری دارند این است که فرزندی داشته باشند که بتوانند در دوران میانسالی و پیری از همراهی با ایشان بهره‌مند شوند. محبت در افراط نمی‌تواند این مطلوب را برای انسان به همراه داشته باشد. برای اینکه بتوانیم فرزندانی صالح را تربیت کنیم لازم است محبت در حد تعادل به همراه یک اقتدار وجود داشته باشد. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی  

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: تربیت سبک تربیتی محبت افراطی همین روی خواسته ها سختی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۶۶۲۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

غذارسانی به حیوانات محبت در حق آنها نیست

بحث غذا دادن به سگ‌ها موضوع بسیار مهمی است و با وجود آنکه کارشناسان در مورد آن بارهاوبارها تذکر داده و مشکلات غذا دادن به سگ‌ها را برشمرده‌اند، اما بازهم غذا دادن به سگ‌های بی‌صاحب و ولگرد سبب افزایش آمار آنها در مناطق شهری و روستایی شده که همین اتفاق بارها حوادث تلخ و ناگواری را هم رقم زده است.

به گزارش ایسنا، شهروند نوشت:غذا دادن به سگ‌ها نه‌تنها کمکی به آنها نمی‌کند، بلکه می‌تواند اکوسیستم آنها را نیز دچار اشکال کند. این اتفاق علاوه بر اینکه زاد و ولد را در میان آنها زیاد می‌کند، می‌تواند آنها را در پیدا کردن غذا در طبیعت دچار چالش کند. بحث غذا دادن به سگ‌ها موضوع بسیار مهمی است و با وجود آنکه کارشناسان در مورد آن بارهاوبارها تذکر داده و مشکلات غذا دادن به سگ‌ها را برشمرده‌اند، اما بازهم غذا دادن به سگ‌های بی‌صاحب و ولگرد سبب افزایش آمار آنها در مناطق شهری و روستایی شده که همین اتفاق بارها حوادث تلخ و ناگواری را هم رقم زده است.

همین چندوقت پیش بود که نیروهای اورژانس به ماموریتی اعزام شدند که سگ، پای کودک ٤ساله را گاز گرفته بود. در محله‌ای که این حادثه اتفاق افتاده بود چند نفری بودند که مدتی به سگ‌های ولگرد غذا می‌دادند و پس از مدتی که این کار متوقف شد، سگ‌ها به‌دنبال غذا مدام در محدوده می‌چرخیدند و همین ماجرا، حادثه تلخی را برای این کودک رقم زد.
داوود گودرزی، مدیر کنترل حیوانات مضر شهری شهرداری تهران، به این موضوع اشاره می‌کند که مردم باید به غذارسانی بی‌رویه به سگ‌های بی‌صاحب خودداری کنند و به این موضوع اشاره می‌کند که بیش از ۱۲ تیم خودرویی در تهران و به‌ویژه حاشیه شهر در بحث جمع‌آوری حیوانات موذی و سگ‌های بدون صاحب، مسئولیت دارند و فعال هستند.
وی به این موضوع اشاره می‌کند که این تیم‌ها از طریق تماس و شکایات مردمی با سامانه ۱۳۷ و البته گشت‌های خودشان اقدام به جمع‌آوری سگ‌های بدون صاحب می‌کنند.
به‌گفته گودرزی، روزانه ۴۰ تا ۵۰ سگ بدون صاحب در تهران جمع‌آوری و همه آنها به نقاهتگاه کهریزک(آرادکوه) منتقل می‌شوند که ابتدا سگ‌ها در این نقاهتگاه توسط دامپزشک معاینه می‌شوند و پس از شناسایی سگ‌های بیمار، نسبت به معالجه اقدام می‌شود. سگ‌های سالم هم به تفکیک نر و ماده در قفس‌های مخصوص خود در این مرکز نگهداری می‌شوند.

رهاسازی سگ‌های بدون صاحب تخلف است
گودرزی به این موضوع تأکید می‌کند که در گذشته اقدام به پلاک‌کوبی و عقیم‌سازی‌ سگ‌های بدون صاحب می‌شد و در نهایت رهاسازی،‌ صورت می‌گرفت اما طبق قانون و دستورالعمل ابلاغی محیط‌زیست، رهاسازی سگ‌های بدون صاحب تخلف است از این‌رو ما فقط هنگام واگذاری این سگ‌ها به اشخاص واقعی اقدام به عقیم‌سازی‌ و پلاک‌کوبی می‌کنیم.
مدیرکنترل حیوانات مضر شهری یادآور شد که هنگام واگذاری از صلاحیت فرد داوطلب برای نگهداری مطمئن می‌شویم و پس از تزریق واکسن هاری و صدور شناسنامه بهداشتی، این واگذاری به اشخاص حقیقی به‌طور مثال برای نگهبانی سگ در گاراژ، باغ یا کارخانه‌ها انجام می‌شود.
وی این را هم گفت که شهرداری فقط نقاهتگاه کهریزک را برای نگهداری سگ‌های بدون صاحب دارد و بقیه اماکن نگهداری، دست حامیان حیوانات است.
به‌گفته گودرزی، بیشتر هزینه نگهداری سگ‌های بدون صاحب توسط خیران و حامیان حیوانات تامین می‌شود و هم‌اکنون نقاهتگاه آرادکوه ۲ هزار ظرفیت دارد که توسعه آن را شروع کرده‌ایم و ۲ هکتار زمین برای این امر اختصاص یافته که سال بعد این ظرفیت تا هشت هزار قلاده می‌رسد. تعداد سگ‌های بدون صاحب ۱۰ هزار قلاده تخمین زده می‌شود، درحالی‌که ما سال آینده فقط تا هشت هزار قلاده ظرفیت پذیرش و نگهداری خواهیم داشت.
او ساماندهی سگ‌های بدون صاحب را در گرو همکاری مردم دانست و توصیه می‌کند که شهروندان از غذارسانی بی‌رویه به این حیوانات خودداری کنند و باید آگاهی آنها را در این زمینه بالا برد.
وی تأکید می‌کند که خیلی از غذارسانی‌های نابجا و از سردلسوزی به سگ‌های بدون صاحب و البته منفعت و درآمد صاحبان برخی از این صفحه‌های مجازی باعث شده، نتوانیم در کوتاه‌مدت به هدف‌گذاری خود که ساماندهی یک‌ساله سگ‌های تهران است، برسیم.

تأثیر منفی غذا دادن به حیوانات
عارفه لطیف، کارشناس حوزه محیط‌زیست نیز درخصوص غذارسانی به حیوانات می‌گوید: «غذارسانی به حیات‌وحش می‌تواند زندگی اجتماعی جوامع حیوانی را مختل کند. بسیاری از حیوانات برای اجتناب از شرایط سخت زمستانی یا دنبال کردن غذای موجود با تغییر فصل، مهاجرت می‌کنند، اما مهاجرت می‌تواند یک مزیت مهم دیگر نیز داشته باشد. با اجازه دادن به حیوانات برای فرار از زیستگاه‌هایی که در آن انگل‌ها تجمع یافته‌اند و با از بین بردن حیوانات آلوده که قادر به زنده ماندن در سفر نیستند، مهاجرت می‌تواند آلودگی انگل را در جمعیت‌های حیوانی کاهش دهد.
این کارشناس محیط‌زیست بر این باور است که غذارسانی به حیوانات، انتقال بیماری را بین آنان و حتی بین انسان و حیوانات افزایش خواهد داد. این موجودات در معرض ویروس‌ها و باکتری‌های بیشتری قرار دارند و از آنجایی که از آنها مراقبت نمی‌شود، سیستم ایمنی آنها نیز ضعیف است. این بدان معنی است که آنها ممکن است بیمار شوند و آنچه را که آنها را بیمار می‌کند به انسان منتقل کنند. غذادهی گروهی به حیوانات باعث گردهمایی آنان و افزایش احتمال سرایت بیماری و انگل‌ها میان آنان می‌شود.
غذارسانی به حیوانات احتمال شکار شدن آنان را افزایش می‌دهد. لطیف این موضوع را تأکید می‌کند و می‌گوید: «با غذارسانی طولانی‌مدت به حیوانات رفته‌رفته واکنش ذاتی آنان نسبت به شکارچی به واسطه اعتمادی که از غذارسانی انسان پیدا کرده‌اند کاهش می‌یابد و گمان می‌کنند هنگام نزدیک شدن به آنها غذایی در انتظار آنهاست و اگر غذا به‌طور مرتب به آنها نرسد، رفتار پرخاشگرانه از خود نشان می‌دهند.
از سوی دیگر باید به این موضوع اشاره کرد که غذارسانی باعث برهم خوردن زنجیره غذایی طبیعی موجودات می‌شود. درواقع حیوانات طبق غریزه طبیعی خود به جست‌وجوی غذا رفته و با وابستگی غذایی خود به زنجیره غذایی بقا پیدا می‌کنند و با غذارسانی ما، دیگر به جست‌وجوی غذا نرفته و توالی این زنجیره غذایی برهم می‌خورد و می‌تواند باعث به خطر افتادن جان گونه‌های جانوری دیگر شود.»
او توضیح می‌دهد که وقتی انسان‌ها به حیوانات غذا می‌رسانند درواقع نمی‌دانند که با این کار توانایی و مقاومت آنها را در برابر خطرات اطراف‌شان بالا می‌برند و باروری آنها با این اتفاق افزایش پیدا می‌کند و این ازدیاد آن گونه جانوری می‌تواند به‌گونه‌های دیگر جانوری آسیب برساند. همچنین ازدیاد جانورانی مانند سگ و گربه سبب می‌شود سرپناه مناسب برای این گونه‌ها کاهش پیدا کند و این آمار، تصادفات جاده‌ای این حیوانات را نیز به‌دنبال دارد.
به‌گفته او غذا دادن به سگ و گربه‌های خیابانی، رژیم غذایی آنان را با اختلال مواجه می‌کند و نظم اکوسیستم را به هم می‌زند. هر موجودی طبق ویژگی‌هایی زیستی و فیزیکی‌اش به انواع خاصی از مواد غذایی نیازمند است و در بسیاری از موارد غذای انسانی می‌تواند تعادل تغذیه‌ای آنان را بر هم بزند. از طرفی جمعیت گونه‌هایی که سگ و گربه‌ها به‌صورت طبیعی و ذاتی، آنان را شکار می‌کردند دچار تغییر می‌شوند. برای مثال زمانیکه انسان‌ها به گربه‌های خیابانی غذارسانی می‌کنند این گربه‌ها دیگر به‌دنبال شکار موش‌ها نمی‌روند و ممکن است در آینده جمعیت موش‌ها در شهر افزایش یابد و مشکل‌آفرین شود.
لطیف معتقد است که با وابستگی حیوانات به غذارسانی از جانب انسان، آنان را به موجوداتی وابسته به انسان تبدیل کرده و رفتارهای جست‌وجوی غذا در آنان کمرنگ می‌شوند پس درصورت تغییرات محیطی همچون زلزله، سیل و... یا نبودن شرایطی که انسان برای آنان غذارسانی کند با مشکلات جدی مواجه خواهند شد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • حب به اهل بیت(ع) موجب تقریب مذاهب است
  • حب به اهل بیت موجب تقریب است
  • محبت یک کشش روانی است یا امر اختیاری؟
  • پخش ویژه برنامه «کوی محبت» در شب شهادت امام جعفر صادق(ع)
  • غذارسانی به حیوانات محبت در حق آنها نیست
  • شاید لازم باشد مهندسان دروس علوم انسانی را پاس کنند!
  • امروز با نیما یوشیح: آی آدم‌ها که روی ساحلِ آرام در کار تماشایید! (+فایل صوتی)
  • قیمت آپارتمان در محدوده «تهران قدیم»
  • توهمات یک ذهن افراطی
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده